تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
تازه های صنعت ساخت و ساز

فلسفه و تمدن کلاسیک یونان و روم باستان شالوده فکری و اجتماعی تمدن باخترزمین را تشکیل می دهد و طی دو هزار سال گذشته همواره فلسفه کلاسیک در بینش ذهنی و کالبد فیزیکی تمدن غرب مشهود بوده است. سبک کلاسیک که در پی نفوق معماری مدرن از اوایل قرن اخیر مورد بی توجهی نسبی قرار گرفته بود به تدریج بعد از انتقادی که به سبک مدرن شد دوباره به صورت یک سبک مهم که می تواند پاسخگوی نیازهای جامعه امروز باشد مطرح شد. معماران نئوکلاسیک همچون معماران پست مدرن توجه به گذشته دارند ولی یک اختلاف عمده بین این دو دیدگاه نسبت به تاریخ وجود دارد. معماری پست مدرن در پی هویت انسان است و تاریخ هر قوم و ملتی به عنوان بخشی از هویت آن ملت تلقی می شود، لذا آنها تاریخ فرهنگی و کالبدی و همچنین دستور زبان معماری هر قومی را در معماری خود در هر منطقه نمایش می دهند .

 

 

هنر معماری پست مدرنیسم

هنر معماری پست مدرنیسم

 

البته معماری پست مدرن ملاحظات و ساختارهای بسیار پیچیده تری دارد و گفتن اینکه آنها بدنبال هویت و کیستی انسان هستند می تواند یکی از ده ها ملاحظات فکری و اندیشه های فلسفی پنهان و آشکار هنر معماری در معماری پست مدرن باشد. هنر معماری اعم از کلاسیک و پست مدرن یک هنر دو وجهی است. به عنوان وجه نخست طراحی معماری از کلیت و نمای یک اثر معماری ساخته شده سخن می گوید و وجه دوم از طراحی داخلی و یا معماری داخلی پرده بر می دارد. هر دو وجه هنر معماری در معماری پست مدرن و معماری تئوکلاسیک به چشم می خورد. وجه نخست یعنی طراحی معماری و نگاه ناظر به نما و کلیت یک اثر معماری در پست مدرنیسم پر رنگ تر است و البته وجه دوم یعنیطراحی داخلی و یا به معنای گویاتر طراحی دکوراسیون داخلی معماری ساختمان در معماری کلاسیک و نئوکلاسیک از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. اما این کار به معنی تقلید نیست بلکه بر اساس شرایط زمانی و مکانی به صورت جدید و امروزی ظاهر می شود، و لذا معماران پست مدرن در تغییر دادن تناسبات، رنگ ها و عملکرد های نمادهای تاریخی به خود تردید راه نمی دهند.

 

 

هنر معماری نئوکلاسیک غرب با رگه های دینی

هنر معماری نئوکلاسیک غرب

 

اما معماران نئوکلاسیک همچون کوینلن تری انگلیسی(یکی از مهم ترین نظریه پردازان سبک نئوکلاسیک) معتقدند که «نظم های کلاسیک الهاماتی آسمانی و مقدس هستند» پس تغییر در آنها صحیح نیست و هر تغییری در آن باعث تبدیل شدن کمال به نقصان می شود. آنها دلیل جاودانگی معماری کلاسیک را در همین می دانند و از نظر معماران نئوکلاسیک سبک پست مدرن یک مد است زیرا در این سبک اصول جاودانه معماری کلاسیک با طبع، نظر و منطق زمینی تغییر داده شده است. معماران نئوکلاسیک سبک مدرن را نیز سبکی قابل قبول نمی دانند چنانکه کویلن تری گفته است «مدرنیسم پرهیز از هر روشی است که کارکرد داشته است» لذا معماران نئوکلاسیک، گذشته و خصوصا معماری کلاسیک را منبع الهام خود می دانند و معماری کلاسیک و یا سنتی را به همان گونه که از نظر کالبدی بوده، برای احتیاجات امروزه طراحی می کنند. اما باید توجه داشت که در داخل این فرم های تاریخی کلیه وسایل رفاهی امروزی تدارک دیده شده است. اگر خواسته باشیم در یک جمله معماری نئوکلاسیک را تعریف کنیم می توان گفت: ساختمان نئوکلاسیک، پوسته ای کلاسیک بر روی امکانات مدرن است. معماران این سبک معماری کلاسیک را یک معماری لایزال و بی زمان می دانند اصولی که در این سبک مانند نظم، تقارن، هماهنگی و کمال در زمان یونان برای خانه خدایان مطرح شده بود اصولی جاودانه است که همچنان می توان از آنها استفاده کرد.خدایان یونان خدایانی زیبا و در حد کمال جاودانه بودند لذا خانه های آنان نیز باید دارای همین خصوصیت می بود بنابراین از مهمترین معابد کلاسیک که معبد پارتنون در آتن می باشد نماد شاخص معماری کلاسیک است که به طور کامل بر اساس اصول ریاضیات و هندسه طراحی و ساخته شده است. جالب است بدانیم در ایران نیز اولین سبک فرنگی که بسیار مورد توجه قرار گرفت سبک نئوکلاسیک می باشد که در زمان ناصرالدین شاه در نیمه دوم قرن نوزدهم این سبک به کشور ما نفوذ پیدا کرده است و همچنان نیز آثار آن بر پیکره شهرهای ما نقش بسته است.

کومه سرا/ویرایش: ARIYANARIANARTEMISSARIANFAR



برچسب ها : هنر معماری,طراحی معماری,معماری پست مدرن,معماری نئوکلاسیک,طراحی داخلی,طراحی دکوراسیون داخلی,معماری داخلی,
 

معماري داخلي مجموعه دانش ، فن و هنري است که با عناصر طراحی داخلی از قبيل فرم رنگ بافت و ... سعي در بهينه سازي فضاها و دست يابي به کارائي و کار کرد مناسب در کنار زيبائي معاني و معناها مي باشد. معماري داخلي با ايجاد مجموعه اي از بايدها و نبايدها "کثرت ها و کاستي ها "و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا " طبيعت در برابر هندسه ( معماري ارگانيک ) " داخل در برابر خارج و همچنين قدرت و منطق مردانه از يک سو و احساسات زنانه از سوي ديگر (که در اوج وجود به تفاهم رسيده اند) مي کوشد ارتباط معنائي و فرمال (Formal ) را مفهوم بخشد . در واقع معماري داخلي

به وسيله اين ترکيب مي خواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحي فضا دست يابد.

 

 

در معماري داخلي با ايجاد ضرب و اهنگ در هندسه مي توان احساسات انساني را بيدار ساخت در تمامي ابعاد نفوذ کرد و حرکتهائي غير از حرکتهاي عمودي و افقي ايجاد کرد. ما در معماري با فرکانس هاي نوري که طول و عرض و ارتفاع را تعريف مي کنند، سروکار داريم و موقعي که اين سه به موجزترين شکل واقع شود، شما احساس زيبايي مي کنيد مجموعه اي از اشکال هندسي، که به صورت مجرد و بي هيچ واسطه اي در فضايي دو بعدي قرار گرفته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، توناليته رنگ هاي استفاده شده و تحريکات حسي موجود در هر اثر ، بيانگر هماهنگي دقيق در اجزاء است. انسان به واسطه گرافيك محيطي در کنار معماري داخلي با محيط پيرامون خود سخن مي گويد ، و با ديگران ارتباط برقرار مي كند. معماري داخلي در ايجاد فضايي مطلوب و دلنشين براي افراد جامعه نقش موثردارد. معماری داخلی به معنایی ملموس تر نوعی طراحی دکوراسیون داخلی می باشد. دکوراسیون که بر گرفته از واژه  دکور یعنی نوعی خواست و اراده برای ایجاد نقش و نگارهایی خاص که معمولا با مفهوم تزئین و زیبایی برای ایجاد لذت و آرامش  می باشد، یعنی محیا کردن شرایط ایجاد معماری داخلی است. دکوراسیون چه در معنای عام و چه خاص برای طراحی داخلی بکار می رود. دکوراسیون داخلی محيط مناسب يعني فضايي كه بشر در آن بتواند فارغ از فشارهاي ناخواسته رواني رشد كرده و شكوفا شود و اين از خواسته هاي عقلاني و منطقي هر جامعه است. گرافيك " محيط زيبايي بصري و نظم و هماهنگي مطلوب فضا است. مقصود از تمام طرح هاي گرافيكي براي طراحی داخلي و طراحی معماری خارجی ايجاد فضايي براي زندگي پر نشاط و سالم و قانع كننده است. مشخص كردن يك مكان از مكاني ديگر ، زيبا سازي ، نظم و انسجام بخشيدن به فضا و گسترش حيطه فعاليت معماري داخلي، از اهداف گرافيك محيطي به شمار مي رود. معماري داخلي (Interior Design) که به عنوان يک حرفه، يک هنر و يک صنعت در دنيا شناخته شده، بهينه سازي فضاهاي داخلي ساختمان ها به منظور انجام فعاليت هاي روزمره يعني زندگي وکار است. بخش اعظم عمر ما در فضاهاي داخلي بناها سپري مي شود. اين فضاها محيطي را ايجاد مي کنند که پاسخ گوي نيازهاي اساسي ما نظير نياز به سرپناه بوده و بسياري از فعاليت هاي ما در آن صورت مي گيرد. همچنين آنچه به يک بنا روح مي بخشد، طراحی داخلي آن است. بنابراين مي توان گفت کيفيت طراحی دکورسیون داخلی

از يک طرف تأثير مستقيمي بر نحوه انجام فعاليت هاي ما در آن دارد و از طرف ديگر نگرش، احوال و شخصيت ما را تحت تأثير قرار مي دهد.

 

 

بر اين اساس، هدف معماري داخلي، بهبود عملکرد فيزيکي و رواني فضا براي راحت سازي زندگي در آن است. فضاي معماري بدون طراحی داخلی يا اصلاً قابل استفاده نيست و يا در صورت قابل استفاده بودن، کارآيي لازم و بهينه را نخواهد داشت. معماري داخلي زندگي همه آحاد جامعه را تحت تأثير قرار مي دهد و تأثيرات آن در زندگي به وضوح قابل مشاهده است. از اين رو موضوع معماري داخلي به هيچ وجه محدود به اقشار مرفه و خانه هاي اعياني نيست. معماري داخلي مي تواند براي کل جامعه و طبقات کم درآمد هم مفيد باشد. اگر قناعت را اصل اساسي امروز جامعه بدانيم و قصد داشته باشيم امکان زندگي راحت را در فضاي 40 يا 60 متري آپارتمان ها فراهم کنيم، معماري داخلي يک ضرورت گريزناپذير خواهد بود. طراحی داخلی مي تواند به ما نشان دهد که در یک فضاي کوچک چطور و با چه وسايلي بايد زندگي کنيم. از آنجا که معماري داخلي در ارتباط مستقيم با ويژگي هاي روحي ـ رواني انسان قرار دارد، بايستي براي نيل به يک طرح مطلوب، ويژگي هاي رفتارهاي انساني در فضاهاي داخلي زيستي اعم از عمومي و خصوصي، در طراحي به دقت مورد توجه قرار گيرد. از اين رو طراح به هنگام طراحي داخلي با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثيري که مي خواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد. معماري داخلي طيف گوناگوني از عناصر و مؤلفه ها از قبيل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، ديوار، عناصر کارکردي و تزييني و مبلمان را در برمي گيرد. اين عناصر ابزارهاي کار طراح هستند که همگي بايد بطور هماهنگ و متناسب در يک طرح مرتبط و خوشايند قرار گيرند. معماري داخلي که در حد واسط ميان طراحی معماري و طراحي داخلی و مفهوم کلی طراحی تجسمی  قرار مي گيرد، به همان ميزان که شامل جنبه هاي کاربردي، ساختاري و فني مي شود، طراحي تجسمي و جنبه هاي بصري و زيبايي شناسانه را نيز در بر دارد. از اين رو معماري داخلي اغلب در رديف هنرهاي تجسمي به حساب آمده است و براي موفقيت در آن، بايستي تا حد نسبتاً زيادي با عناصر و اصول طراحي تجسمي و مبادي سواد بصري آشنا بود. اگرچه معماري داخلي امروزه به عنوان يک تخصص شناخته مي شود و محدوده بسيار وسيعي را در بر مي گيرد، اما از آنجايي که اين رشته در ارتباط مستقيم با دکوراسیون داخلی خانه و زندگي روزمره مي باشد، شناخت الفباي معماري داخلي

و تبيين مباني آن به زبان ساده براي عموم مردم و بويژه زنان خانه دار، به قابل فهم کردن آن و برخوردي علمي با اين پديده خواهد انجاميد و در نهايت تأثيري عميق بر کيفيت فضاهاي زيستي جامعه ما خواهد داشت.

 



برچسب ها : معماري,معماري داخلي,طراحی داخلی,معماری خارجی,دکوراسیون,دکوراسیون داخلی,طراحی دکوراسیون داخلی,طراحی معماری,طراحی داخلي خانه,هنرهاي تجسمي,
 

 

یکی از وجوه اساسی هنر معماری، طراحی دکوراسیون داخلی و یا در معنای کلی تر طراحی داخلی می باشد. در معماری داخلی، آفرینش محیطی زیبا و کاربردی، کاری سخت و پیچیده نخواهد بود اگر با عناصر اولیه و اصول کلی طراحی و به خصوص طراحی داخلی آشنا باشیم. شناسایی و رعایت این عناصر و اصول، به ما دیدی درست و کاربردی می دهد که بر اساس آن می توان دست به انتخاب زد. عناصر طراحی، در حقیقت ابزار اولیه ی طراحی  دکوراسیون داخلی هستند و عبارتند از: خط، شکل، فضا، فرم، بافت و رنگ. نحوه ی ترکیب این عناصر و قرارگیری آنها در محیط را اصول طراحی مشخص می کنند. تعادل، ریتم و تاکید، از جمله ی مهمترین این اصول هستند.

 

طراحی داخلی منزل واقع در سردشت

 

طراحی داخلی منزل واقع در سردشت


 

خط (Line): : از حرکت نقطه به خط می رسیم. هر خط دارای جهت، طول و ضخامت است. با استفاده از خطوط، شکل ها و فرم ها تشکیل می شوند. مهمترین و کاربردی ترین خطوط  در معماری داخلی خطوط افقی و عمودی هستند.

 

خطوط افقی (Horizontal): : خطوطی قوی و دارای هارمونی و ارتباط با زمین، آرامبخش، پذیرا و متین. استفاده از خطوط افقی در سطح وسیع باعث می شود که فضای دکوراسیون داخلی

 

 

عریض ترو درازتر به نظر برسد. یک حمام مثال خوبی از کاربرد خطوط افقی است. خطوط افقی بکار رفته در کاشی دیوارها، روشویی فضا را طویل تر نشان می دهد.

 

خطوط عمودی(Vertical) : : این نوع خطوط چشم، ذهن و روح را به بالا سوق می دهند. جهت بالا در مفهوم خاص خود می تواند به معنی فراسوی یا بالاسوی باشد. به همین خاطر است که در طراحی داخلی کلیساها و مساجد قدیمی بیشتر از خطوط عمودی استفاده می شود. فضاها با استفاده از این خطوط ، بلندتر و با عظمت تر به نظر می رسند و احساس ثبات و امنیت را در بیننده بر می انگیزانند. بهترین خطوط برای استفاده در سالن های طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی و رستوران غذاخوری و نشمین های رسمی و همینطور ورودی ها هستند.

 

 

طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی واقع در آذرشهر

 

طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی واقع در آذرشهر

 

شکل(Shape) : : به سطحی که توسط خطوط احاطه شده باشد، شکل می گویند. شکل ها در حقیقت سطوحی دو بعدی هستند. مهمترین گروه آن اشکال هندسی مانند مربع، مستطیل، دایره، مثلث و ... هستند. کاربرد اشکال در معماری داخلی باعث ایجاد جذابیت و سبک می شود. مثال های آن در معماری عبارتند از انواع سازه های هنر معماری (معماری داخلی و معماری خارجی )، کوسن ها، تابلوهای نقاشی و..  .

سطوح با خطوط مورب (Angular): : خطوط مورب حسی از حرکت، جنبش و جریان را به فضا می بخشند. خطوطی دراماتیک و بی ثبات هستند. معمولا افراد تمایل بیشتری به دیدن این نوع خطوط نسبت به خطوط صاف دارند و مدت زمان بیشتری می توانند آن را تحمل کنند. شاید به این دلیل که این نوع خطوط ذهن را درگیر می کنند.

سطوح با خطوط شکسته (Diagonal): : این خطوط هم مانند خطوط مورب انرژی و پویایی به فضای طراحی داخلی بخشیده و تقابل زیبایی با خطوط عمودی و افقی موجود در فضا ایجاد می کند.

 

فضا (Space): : به حجم یا محیطی سه بعدی گفته می شود که دارای طول، عرض و ارتفاع بوده و شامل تمامی فاصله ها، نواحی و نقاط مابین یا اطراف اشیا و فضاهای خالی درون آنهاست. فضاها به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شوند. به المان ها و احجام موجود در فضا، فضای مثبت و نواحی خالی بین آنها، فضای منفی نامیده می شود.

مثبت و منفی (Positive and Negative): : دکوراسیون داخلی حمامی را در نظر بگیرید که دارای دو فضای منفی و مثبت باشد. فضاهای منفی یعنی فضای زیر روشویی و وان، چشم را بسوی خود جذب می کند. فکر می کنم طراح به این خاطر از کاشی های مستطیلی شکل دراین  فضای داخلی

 

استفاده کرده است که تاکیدی بر فضاهای منفی حمام داشته باشد.

 باز (open) : یک آشپزخانه مثال خوبی برای این نوع فضا می باشد. در این نمای داخلی

که بسیار خوب چیدمان شده، فضای بسیار خوبی برای ترددها در نظر گرفته شده است.

فرم (Form): : هر شی سه بعدی در این گروه قرار می گیرد. مثال های آن؛ هرم، استوانه، مکعب و ... می باشد. گاهی فرم ها از ترکیب دو یا چند شکل بوجود می آیند. فرم ها می توانند در کنار رنگ و بافت غنی تر شوند. بهترین مثال برای فرم در فضاهای داخلی، مبلمان و کابینت ها هستند. فرم ها به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند: فرم هایی که در دکوراسیون با استفاده از سطوح صاف تشکیل می شوند و در مقابل طراحی داخلی

  فرم های منحنی که از ترکیب سطوح دارای انحنا بوجود می آیند.

فرم صاف (Rectilinear): : در یک آشپزخانه تمام فرم های بکار رفته می تواند مستطیل شکل باشند. از کابینت ها و قفسه ها گرفته تا تیرک های سقف و پله ها. استفاده از فرم مستطیل به این محیط باز و پذیرا، ثبات و ایستایی می بخشند.

فرم منحنی (Curved): : این فرم ها به فضا تعادل، نرمی و آرامش می بخشند و فضاهایی با حس موزون و آهنگین بوجود می آورند. در کنار خطوط عمودی و افقی، باعث تلطیف فضا می شوند. در یک فضای طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی فرم های منحنی زیادی بکار رفته است. هر کدام از فرم های منحنی، جزئیات متفاوتی دارند که باعث جذابیت بیشتر محیط شده اند.

 

 

 

بافت (Texture): : به کیفیت قابل لمس یک سطح، بافت گفته می شود. بطور کلی، دو نوع بافت وجود دارد: بافت قابل لمس (Tactile) که با تماس با سطح آن را حس و درک می کنیم؛ مثل زبری و نرمی. نوع دیگر بافت، بافت بصری (Implied) است که معمولا در نقاشی ها و عکس ها یافت می شود و آن بافتی است که با دیدن و بدون لمس کردن، حس می شود.

 

بافت زبر (Rough): : افزودن بافت به فضای داخلی، باعث ایجاد جذابیت و تنوع می شود.

بافت نرم (Smooth): : در یک آشپزخانه سطوح سخت، سنگ و چوب، پالیش و براق می باشند و بافتی نرم و صیقلی به محیط می بخشند.    

 رنگ: رنگ و تنوع رنگها در رنگ آمیزی طراحی داخلی  بدین جهت از اهمیت فراوان برخوردار است که  دست طراح  معماری داخلی برای طراحی داخلی بسیار باز است و می  تواند طرح های گونگون از دکوراسیون داخلی را بیافریند.

 

 

 

الگوی مکمل (Complementary): : رنگ سبزآبی دیوارها و قرمزنارنجی صندلی ها، رنگ های مکمل هستند. یک ترکیب رنگی فوق العاده، که در کنار رنگ طبیعی کابینت چوبی، رنگ مشکی کف و رنگ سفید میز و شیدهای لامپ، ترکیبی دلنشین و جذاب را ایجاد کرده است. رنگ صندلی ها به فضای آرامبخشی که رنگ آبی ایجاد کرده است، انرژی و نشاط می بخشد.

 

لگوی تک رنگ (Monochromatic): : به عنوان مثال یک حمام تنها یک رنگ اصلی دارد: قرمز. استفاده از تنالیته های مختلف قرمز و کاشی های قرمزی که به پس زمینه بافت داده اند، به محیط جذابیت و عمق می بخشند.

تعادل (Balance): : تعادل یا بالانس در طراحی دکوراسیون داخلی

 

 

را در یک جمله می توان توزیع مناسب در پراکندگی وزن بصری اشیا در طراحی داخلی دانست. سه راه برای ایجاد تعادل در محیط وجود دارد: متقارن (Symmitrical)، نامتقارن (Asymmitrical) و شعاعی (Radial).

 

 

 

 

متقارن (Symmetrical): : ابن نوع بالانس با استفاده از چیدمانی کاملا مشابه و یکسان، در دو طرف خط تقارن ایجاد می شود. از این نوع چیدمان بیشتر برای فضاهای رسمی استفاده می شود. این حمام با دو سینک، دو آینه، دو جاحوله ای و یک فریم شیشه ای که همه ی اشیا را در خود جای داده است، نمونه ی خوبی برای این نوع تعادل است. حتی کابینت ها هم کاملا قرینه طراحی شده اند. به نظر می رسد که در دو طرف این فضا، کمدها و نیمکت ها هم بصورت کاملا قرینه جانمایی شده اند. این حمام حسی رسمی و پایدار را به نمایش می گذارد.

 

نامتقارن (Asymmetrical): : امروزه از این نوع بالانس در معماری داخلی

 

 

بیشتر استفاده می شود. بدین صورت که در این نوع تعادل نیز، چیدمان از نظر وزن بصری در دو طرف خط تقارن یکسان است. رسیدن به این تعادل آسان نیست زیرا، تعادل نامتقارن با استفاده از وسایل مختلف و کاملا متفاوت از نظر بافت، رنگ و سایز ایجاد می شود.

 

تعادل شعاعی (Radial): : با چیدمان عناصر حول یک نقطه ی مرکزی بصورت دایره ای، به این نوع تعادل می رسیم. پلکان های مارپیچی در طراحی داخلی منزل، مثال خوبی برای این نوع تعادل هستند

 

طراحی استخر واقع در بوشهر
طراحی داخلی استخر به سبک غار واقع در بوشهر

 

 

 

.

 

تاکید (Emphasis): : برای ایجاد حالت تاکید معمولا یک شی را به عنوان نقطه ی کانونی در فضا، در نظر گرفته و آن را از بقیه ی محیط  دکوراسیون داخلی

 

 

و المان های پیرامون آن، متمایز می کنند. هدف از ایجاد نقطه ی کانونی در فضا، افزودن جاذبه های بصری است. برخی از تکنیک های ایجاد آن؛ قرار دادن آن در مرکز محیط، بزرگ کردن سایز، بافت دار کردن یا رنگین کردن المان مورد نظر می باشد.

 

ریتم (Rhythm): : ایجاد ریتم در فضا باعث چرحش چشم در محیط شده و به بیننده لذت بصری می بخشد. در یک طراحی داخلی خوب، ایجاد ریتم مناسب در فضای دکوراسیون داخلی

 

 

است. تکنیک های آن عبارتند از تکرار (Repitation)، مدرج سازی (Gradation)، انتقال (Transitiobn)، تضاد (Contrast) و چرخشی (Radiation).

 

تکرار (Repitation): : در حقیقت استفاده از عناصر (خطوط، اشکال، فرمها و ...) یکسان و تکرار آنها در یک طراحی داخلی

 

 

می باشد. این تکنیک به فضا حس انسجام، هماهنگی و ثبات می دهد. بطور مثال، در یک ورودی با استفاده از تکرار ستون های یکسان و با استفاده از نورپردازی های مشابه در کف، چشم در طول راهرو حرکت کرده و احساس لذت می کند.

 

 

 

 

مدرج سازی (Gradation): : در این تکنیک، با استفاده از عناصر مشابه در فضا که با ریتمی هماهنگ بزرگ یا کوچک شده و یا تغییر رنگ (روشن به تیره) داده اند، سبب ریتمیک شدن فضا خواهد شد. در این روش، چشم روی محور مدرج سازی در جهت بالا و پایین حرکت می کند.

 

 

 

 

انتقال (Transition): : این تکنیک، باعث ایجاد حرکت و چرخش چشم از یک نقطه به نقطه ی دیگر شده، بدون اینکه در حرکت چشم وقفه ای ایجاد شود.

 

 

 

 

تضاد (Contrast): : وقتی یک شکل یا رنگ، در تضاد و تقابل با شی دیگر یا محیط (بصورت کلی) باشد، به یکی دیگر از تکنیک های ریتم یعنی تضاد می رسیم.

 

چرخشی (Radiation):: در این نوع ریتم، عناصر طراحی  دکوراسیون داخلی

 

 

در تعادل کامل با هم هستند، و معمولا به دور یک نقطه ی مرکزی چیدمانی شعاعی دارند.

 


نویسنده: فیروزه فقهی

 

/ویرایش: ARIYANARIANARTEMISSARIANFAR



برچسب ها : معماری,هنر معماری,عناصر طراحی داخلی,اصول طراحی داخلی,عناصر و اصول طراحی داخلی,دکوراسیون,دکوراسیون داخلی,طراحی دکوراسیون داخلی,طراحی دکوراسیون داخلی تالار عروسی,معماری داخلی,فضای داخلی,فضاهای داخلی,خط,خطوط,خطوط افقی,خطوط عمودی,شکل,سطوح مورب,خطوط مورب,سطوح شکسته,خطوط شکسته,فضا,مثبت و منفی,باز,فرم,فرم صاف,فرم منحنی,بافت,بافت زبر,بافت نرم,رنگ,الگوی مکمل,لگوی تک رنگ,تعادل,متقارن,نامتقارن,تعادل شعاعی,طراحی داخلی منزل,تاکید,ریتم,
 
اين وب سايت با عنوان فناوري/تكنولوژي ساخت و ساز كار مي كند. شايد جمله فناوري ساخت و ساز براي شما بازديدكنندگان گرامي مبهم باشد و ايجاد سردرگمي نمايد. اين وب نما كه به تازگي فعاليت خود را آغاز نموده است در زمينه كلي صنعت عمران و هنر معماري مطالعه، پژوهش، و اطلاع رساني مي نمايد. صنعت عمران و هنر معماري دو حوزه مجزا از يكديگر نيستند و نخواهند بود بلكه بر عكس مكمل و تمام كننده يكديگر مي باشند. در حوزه عمران ما به پژوهش و معرفي عناصر پايه و كليدي در ساختمان سازي ، راه سازي، شهرسازي و ... كه زير مجموعه صنعت عمران هستند مي پردازيم و در عين حال دست به شناخت اساسي فلسفه و اصول هنر معماري و همين طور عناصر و ابزارهاي علمي و هنري و بنيادين اين هنر اصلي، كه شماي كلي صنعت عمران را تشكيل مي دهد، مي زنيم. لازم به ذكر است كه مطالعه و پژوهش و اطلاع رساني صنعت عمران و هنر معماري با هم و در كنار هم و همگام با يكديگر مي باشند و ما اين اصل مهم را در حقيقت اصل بنيادي اين تارنما قرار داده ايم. فناوري ساخت و ساز يعني نوآوري در ساختمان سازي، راه سازي، تونل سازي، پل سازي، شهرسازي، و به همين شكل يعني خلاقيت در طراحي معماري، دكوراسيون، طراحي داخلي ساختمان، طراحي دكوراسيون داخلي ، طراحي فضاهاي شهري، طراحي معماري در راه سازي، تونل سازي، و به طور كلي شهرسازي است.
نويسنده: ARIYANARIANARTEMISSARIANFAR




برچسب ها : طراحي داخلي , طراحي معماري, دكوراسيون, دكوراسيون داخلي, طراحي دكوراسيون داخلي, طراحي داخلي منزل, طراحي داخلي ويلا, طراحي ويلا,,
 
Blogtez